آسمان هم بغض کرده بود .
دلم برای صدای هق هق گریه هایش تنگ شده ،
او هم از غرور نمی بارد !
تا زیر آن که راه می روی دردهایت دیده نشود.
اشک حرام است ! فریاد ممنوع!
باید بمانی ، بروی وشاید ، شاید
شاید بخندی !
راه هنوز هم ادامه دارد
شاید آسمان روزی ببارد ...
سلام.وبلاگ زیبا و با احساسی دارین.به من هم سر بزنین.(گل)
سلام.
زیبا می نویسی.برات آرزوی خوشبختی می کنم.منتظر خوندن نظراتت تو وبلاگم هستم.
دلم گرفته! به اندازه ی آسمان!
کاش زودتر ببارد! شاید با بارش باران غم ها ی من هم از دلم شسته شدند!
.....
غصه هایم به باران می ماند: می بارد و می بارد و می بارد...